|
درباره وبلاگ  خستگی را تو به خاطر مسپار که افق نزدیک است و خدایی بیدار که تو را می بیند و به عشق تو همه حادثه ها می چیند ... که تو یادش باشی ... آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
نقره ای
چه کسى ميگويد:که گرانى شده است؟ دوره ارزانيست! دل ربودن ارزان! دل شکستن ارزان! دوستی ارزان است! دشمني ها ارزان! شرافت ارزان! تن عريان ارزان! آبرو قيمت يک تکه نان ودروغ ازهمه چيزارزانتر.. قيمت عشق چقدرکم شده است، کمترازآب روان وچه تخفيف بزرگى خورده ، قيمت هرانسان!!! دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, :: 17:31 :: نويسنده : پرنیان
اتل متل بچگی با دوست تو کوچه بازی روزای بی دغدغه گم میشدیم تو خنده اتل متل روزگار صداقت ها رفت کنار بچگی یادت بخیر چه زود میریم ما از یاد اتل متل سرنوشت عشق رو چقدر سخت نوشت نمیشه اعتماد کرد عشق رو باید رها کرد اتل متل نصیحت نشو رفیق هرکس تنها بودن بهتره تا نفرت و خیانت!!!! گفتم خدایا از همه دلگیرم ...
گفت حتی از من ؟ گفتم خدایا دلم را ربودند ... گفت پیش از من ؟ گفتم خدایا چقدر دوری ... گفت تو یا من ؟ گفتم خدایا تنها ترینم ... گفت پس من ؟ گفتم خدایا کمک خواستم ... گفت غیر از من ؟ گفتم خدایا اینقدر نگو من ... گفت من توام تو من ... سه شنبه 21 تير 1390برچسب:, :: 13:9 :: نويسنده : پرنیان
برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. کنار تو درگیر آرامشم برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. تو پایان هر جستجوی منی منو از این عذاب رها نمیکنی.. کنارمی به من نگاه نمیکنی از این عادت باتو بودن هنوز.. ببین لحظه لحظم کنارت خوشه یه وقتایی انقدر حالم بده.. که میپرسم از هر کسی حالتو منو از این عذاب رها نمیکنی.. کنارمی به من نگاه نمیکنی یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, :: 12:54 :: نويسنده : پرنیان
این مطلبو یکی از دوستام به اسم ایمانه توی سایت مای لند گذاشته بود که با اجازه خودش میذارم اینجا.بخون و راجع بهش فکر کن. ادامه مطلب ... دیگر آن مجنون سابق نیستم آن بیابانگرد عاشق نیستم بس کنید اصرار را بی فایده است من برای عشق لایق نیستم!!!!!!!!!!!! اتل متل جدایی! عروسکم کجایی؟ گاو حسن پریشون، یه دل دارم پراز خون عشقم رفته هندستون، خونه ام شده قبرستون یه عشق دیگه بردار! یه دنیا غصه بردار اسمشو بذار بچگی ، تا آخر زندگی آچین واچین تموم شد ، عمر منم حروم شد
عجب دل پردردی داشته شاعرش نظر که یادت نمیره؟ این عکس چه ربطی به شعر داره رو نمیدونم. گذاشتمش تا عریضه خالی نباشه
دو شنبه 13 تير 1390برچسب:, :: 11:6 :: نويسنده : پرنیان
غافل است از غم من یار نمی دانستم دل نهاده است به اغیار نمی دانستم همچو مجنونم و سرگشته در این ویرانه اینچنین گشته دلم زار نمی دانستم این شعر رو توی وبلاگ خیال وصل خوندم و شاعرش زنده یاد نجمه زارع هست.من که ازش خوشم اومد.شما هم نظرتو راجع بهش بده. ادامه مطلب ... |
|||||||||||||
 |
تبادل لینک هوشمند 
آمار
وب سایت:
